نقص در خلقت

آیا به راستی خلقت دارای نقصان است؟

احمد اسماعیل بصری در کتاب توهم بی خدایی؛ مساله ای را مطرح می کند به عنوان پاسخ به شبهه نقص در خلقت که شکل کلی آن به صورت زیر است:

طرح مساله: بسیاری دانشمندان؛ با بررسی ساختار انسان یا برخی موجودات دیگر مانند زرافه و ... به این نتیجه رسیده اند که خلقت این موجودات به صورت بهینه نبوده و دارای نقصان است لذا از این نقصان در خلقت؛ عدم وجود خداوند یا عدم کامل بودن او (نقص داشتن خداوند) را نتیجه گرفته اند.

تلاش برای پاسخ: سپس احمد اسماعیل برای پاسخ به این مساله؛ ۴ دیدگاه بیان می کند و با این ۴ دیدگاه؛ سعی در ارائه پاسخی علمی منطقی دارد تا با پذیرفتن نقص در خلقت؛ نقص را از وجود خالق بزداید و خداوند بی نقص را اثبات نماید. این ۴ دلیل به این شکل مطرح شده است:

دلیل ۱. خداوند جهان و همه مخلوقات جهان را به صورت یکباره و به صورت مستقیم خلق نکرده است. بلکه ابتدا واسطه هایی را خلق نموده و آن واسطه ها بقیه موجودات را خلق کرده اند. برای اثبات این دلیل؛ بیان می کند که آیات آفرینش به صورت جمع (نحن) آمده است که نشان می دهد خداوند جهان را به تنهایی خلق نکرده است. آن واسطه ها به دلیل اینکه خودشان خدای بی نقص نیستند؛ پس یعنی نقص دارند و همین نقص باعث خلق موجوداتی ناقص خواهد شد.

رد این دلیل:

  • الف) با فرض قبول این دلیل؛ باز هم اصل مساله مطرح است؛ چرا که خداوند آن موجودات واسطه را ناقص خلق کرده است و باید پرسید چرا؟
  • ب) ناقص بودن آن ملائکه یا موجودات واسطه چگونه اثبات شده است؟ هیچ اثباتی بر این قضیه ارائه نشده است و به عنوان پیشفرض در نظر گرفته شده است
  • پ) آیا به صرف اینکه آنها خداوند نیستند یعنی نقص دارند؟ شاید در مواردی دارای محدودیت هایی باشند (مثلا ازلی و ابدی نباشند) ولی ممکن است برای دلیلی که خلق شده اند؛ کاملا بهینه باشند
  • ت) اگر کارگزارانی مسئول تکمیل پروسه خلقت باشند؛ دلیلی ندارد آنها خالق باشند. خالق تنها خداست و اگر واسطه ای هم وجود داشته باشد تنها اجرا کننده امر خداوند به شکلی که خداوند می خواهد خواهند بود
  • ث) رهبران بسیاری از فرقه ها در اقدامی مثلا هوشمندانه؛ اشتباهات بنیادی فرقه خود را به گردن زیر دستان می اندازند و می گویند این حرف فلان شاگرد ما یا مرید ما که در مورد فلان مساله زده و بطلان آن ثابت شده؛ از طرف ما نبوده و وی از سوی خود صحبتی کرده. آنها یا از فعالیت اعضاء خود بی اطلاعند یا خودشان هم در آن مورد دچار اشتباه بوده اند. این روش را نباید به خداوند تعمیم داد که خداوند کامل است ولی ملائک مجری امر او ناقص عمل می کنند

دلیل ۲. جهان ما به صورت کلی ناقص است. چرا که مجموعه ای از ظلمت و نور است و نور خالص نیست. اما در عوالم بالاتر هرچه به بالا برویم؛ نور بیشتر غلبه می کند. در دنیای تاریک و ظلمت ما؛ وجود نقص بدیهی است.

رد این دلیل:

  • الف) به صورت کلی؛ هیچ تعریف شفافی از عوالم بالا از طرف مذاهب و فرقه ها نمی شود. یک عوالمی را تعریف می کنند که معلوم نیست کجاست و هرچه را که در قطره دانش آنها نمی گنجد به آن عوالم بالا نسبت می دهند. به صورت کلی عوالم بالا؛ آسمان های بالا و اینطور عبارات؛ راه در روی خوبی برای بسیاری مباحث مذهبی است
  • ب) با فرض قبول این دلیل هم باز اصل مساله پابرجاست: اینکه خوب چرا خداوند؛ عالم پایین را ناقص و ظلمانی آفرید؟ هر دلیلی برای این سوال بیاورید؛ همین دلیل برای همان خلقت ناقص هم کاربرد دارد و عملا این دلیل دیگر فایده ای ندارد

دلیل ۳. این نواقص (مانند بیماری ها) عمدی هستند و وسیله ای برای امتحان

رد این دلیل:

  • الف) در طرح سوال؛ به حیواناتی مانند زرافه اشاره شده است. اگر امتحان را برای انسان بپذیریم؛ برای زرافه چه باید بکنیم؟
  • ب) آیا بیماری ها به صورت کلی نقص به شمار می آیند؟
  • پ) آیا نواقصی که بیان می کنید اگر از نوع بیماری نیستند؛ امتحان بودن آنها مستند قرآنی دارد؟

دلیل ۴. این نواقص فعلی؛ در گذشته (نیای قبلی در فرآیند تکامل) یا در سال های قبلی زندگی همین موجود؛ نه تنها نقص نبوده بلکه مفید بوده

رد این دلیل:

  • الف) با فرض قبول این دلیل؛ باز هم مساله سر جای خودش باقیست. چرا خداوند در جریان تکامل این نواقص را رفع نکرد؟ یا پس از بی نیاز شدن موجود در حین رشد؟


نکته بسیار مهم:

تمام دلایل ارائه شده توسط احمد اسماعیل؛ حول یک موضوع مهم می چرخد که نباید از آن غافل بود:

اینکه او با این ۴ دلیل؛ عملا نقص در خلقت را پذیرفته است!

ما نقصی در خلقت نمی بینیم. چشمانمان را در جهان چرخاندیم؛ شکافی نیست. او همه چیز را خلق کرده است. خلق کرده و تقدیرش را مقدر کرده و مسیرش را مشخص ساخته.

آنچه سال ها پیش دانشمندان به عنوان ژن های ناکارآمد می شناختند و می گفتند به هیچ کار نمی آید؛ امروزه متوجه شده اند که بسیار مهم است

آنچه سال ها پیش به عنوان آپاندیس و عضوی ناکارآمد می بریدند و دور می انداختند؛ امروزه عضوی بسیار مهم به شمار می آید

آنچه ما امروز نقص در خلقت می دانیم؛ نتیجه جهل ماست و به امید خدا با رشد علم روزی بشر خواهد دانست که خلقت امری استثنایی و حاصل آفرینش خداوندی بی نقص است که همه چیز را با برنامه ریزی و حکمت خلق کرده است.

اگر مریدان احمد اسماعیل بصری در این مقاله نقطه یا نکته ای می بینند که با اصل کتاب توهم الحاد تعارض دارد در بخش نظرات عنوان کنند تا بررسی شود.
امتیاز: 5 از 5. مجموع 1 رای
در حال پاسخ به: [انصراف]
تعداد حروف باقی مانده: 500
Captcha  
۱۴۰۳/۰۱/۰۷ | مقالات | مدیر سایت | بازدید: 50 | 1711469040