تنها تفسیری از قرآن صحیح است که بوسیله استناد به آیات قرآن، صحت آن اثبات گردد و نتیجه گیری حاصل از آن، هم جهت با احکام و مواضع قرآن باشد.
برخی با اسناد به برخی آیات قرآن و بدون توجه و استناد به آیات دیگر، نتایج و احکامی استنباط میکنند که آن نتایج، خود در تضاد با دیگر آیات قرآن است و این مساله با توجه به آیه ۸۲ سوره نساء مردود است چرا که در قرآن هیچ اختلافی وجود ندارد.
آیه ۸۲ سوره نساء:
أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَیرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُوا۟ فِیهِ ٱختِلَـٰفا كَثِیرࣰا
و در آیه ۱ سوره کهف اثبات می گردد که کتاب از جانب خداوند است:
ٱلحَمدُ لِلَّهِ ٱلَّذِیۤ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبدِهِ ٱلكِتَـٰبَ وَلَمۡ یَجعَل لَّهُۥ عِوَجَاۜ
و البته این نکته در بسیاری آیات دیگر نیز به اشکال مختلف بیان شده است.
با جمع این ۲ آیه نتیجه گیری می شود که:
- کل قرآن از جانب خداوند است
- در آیات قرآن اختلافی وجود ندارد
در نتیجه، هر تفسیر و استنباطی از بخشی از قرآن که مغایر با بخش دیگری از قرآن باشد، باطل است.
پس باید گفت:
باید قرآن را بر اساس قرآن تفسیر کرد و برای قرآن. یعنی در جهت اثبات حقانیت قرآن و هم جهت با رویکرد احکام قرآن و برای نیل به آنچه قرآن می خواهد ما به آن برسیم، نه برای رسیدن به آنچه برخی دوست دارند به آن برسند و معنای کلمات و آیات را طوری تغییر می دهند تا در نهایت آن معانی منطبق شود بر حکم یا استدلالی که آن ها در پی اثباتش با استناد بر قرآن بوده اند.