بررسی عصمت پیامبر بر اساس آیات قرآن
عصمت، یکی از مباحث بسیار مهم و بحث برانگیز در بین فرقه هاست.
برخی فرقه ها مانند اهل تشیع و برخی فرقه های منشعب، پیامبران و امامان را معصوم می دانند؛ در حالی که برخی دیگر از فرقه ها، پیامبران را معصوم نمی دانند. گروه سومی هم هستند که پیامبران را در امر نبوت و رسالت، معصوم می دانند اما در زندگی روزمره معصوم نمی دانند.
به قرآن باز می گردم و چند آیه را مرور می کنم:
۱. خداوند در آیه 110 سوره کهف میفرماید:
قُلۡ إِنَّمَاۤ أَنَا۠ بَشَرࣱ مِّثلُكُمۡ یُوحَىٰۤ إِلَیَّ أَنَّمَاۤ إِلَـٰهُكُمۡ إِلَـٰهࣱ وَ ٰحِدࣱۖ فَمَن كَانَ یَرۡجُوا۟ لِقَاۤءَ رَبِّهِۦ فَلیَعمَلۡ عَمَلا صَـٰلِحا وَلَا یُشرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦۤ أَحَدَۢا
"بشرٌ مثلكم" یعنی بشری مانند شما هستم. خداوند به پیامبر می فرماید بگو من بشری مثل شما هستم و برخی به مردم می گویند پیامبر بشری مثل مردم نیست! بشری مثل شما یعنی بشری مثل شما! انسانی که می اندیشد و عمل می کند و به واسطه همین اندیشیدن و عمل کردن ممکن است دچار خطا شود
۲. خداوند در انتهای آیه 145 سوره بقره می فرماید:
وَلَئِنِ ٱتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُم مِّنۢ بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلْعِلْمِ ۙ إِنَّكَ إِذًۭا لَّمِنَ ٱلظَّـٰلِمِينَ
واگر پس از آنکه به علم رسیدی، از هواهای آنها تبعیت کنی، از ظالمان خواهی بود
آیا می توان پذیرفت خداوند به پیامبر تذکری دهد که اساسا اتفاق آن محال باشد؟ (به واسطه ی عصمت)
از عبارت "مِّنۢ بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلْعِلْمِ" نتیجه می گیرم عصمت پیامبر در هر مساله پس از امر و تبیین خداوند در قالب نزول آیات قرآن بوده است.
۳. همچنین خداوند در قرآن به پیامبر گوشزد میکند که چرا آنچه خداوند برای تو حلال کرده، به خاطر خوشنودی همسرانت بر خود حرام می کنی؟
و این نشان میدهد عمل پیامبر در این زمینه مطابق نظر خداوند نبوده است
۴. همچنین در ابتدای سوره عبس
۵. اساسا چرا خداوند بشری را بر پیامبری انتخاب کرد؟ اگر قرار بود او مانند ما نباشد پس خداوند می توانست یکی از ملائک را برای هدایت بفرستد و این نکته ایست که در قرآن به اشاره شده است
عصمت پیامبران:
در قرآن بارها به خطاها یا اشتباهات کوچک و بزرگ پیامبران به صورت مستقیم و غیر مستقیم اشاره شده است:
۱. آنجا که یونس قوم خود را رها می کند
۲. آنجا که ابراهیم به ماه و خورشید ایمان می آورد
با بررسی تمامی این موارد من به این نتیجه رسیدم که:
آنچه که اهمیت دارد، خطا نکردن پیامبر (پیامبران)، بعد از حکم و امر و تبیین خداوند معنا پیدا می کرده است و پیش از آن نه تنها ممکن بوده، بلکه اتفاق نیز می افتاده است. همچنین بر اساس آیات قرآن مانند آیه زیر، امکان خطا در پیامبر در آینده نیز وجود داشته است که در غیر اینصورت، هشدار و تذکر بی معنی و بیهوده بود و هیچ آیه ای در قرآن بیهوده نیست:
وَلَئِنِ ٱتَّبَعْتَ أَهْوَآءَهُم مِّنۢ بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلْعِلْمِ ۙ إِنَّكَ إِذًۭا لَّمِنَ ٱلظَّـٰلِمِينَ